ریشه های درونی قضاوت
3-دوستم بخاطر اینکه نرفتم خونشون از دستم ناراحته
ریشه های قضاوت در مورد مثالهای بالا چیه؟
مورد اول:ترس از دست دادن موقعیت-ترس از بهم خوردن موقعیت-
مورد دوم:رنجش های گذشته -ترس از دست دادن -احساس حقارت-خود کم بینی-وقتی می خوام خودمو به خودم ودیگران اثبات کنم
موردسوم:ترس از دست دادن امنیت تو جمع دوستان و همسایه ها -کسی که خودشو دوست نداره -
واقعا ریشه های قضاوت تو وجود من چیه؟ چرا من در مورد آدما فکرایی می کنم که اکثرا اشتباهه؟
- گفت وشنود ها والگوهای گذشته
-خود بزرگ بینی
-چون می ترسیم معیارها وموقعیت هام به خطر بیفته
-ربط دادن مشکلات خودم به دیگران
-ترس از کم اوردن
-ترس از مورد سوء استفاده قرار گرفتن
-وقتی من قضاوت می کنم یعنی اینکه در مسیر خودسازی نیستم ودارم از خودم فرار می کنم
-وقتی برنامه ریزی های مشکل دار من درست از آب در نمیاد قضاوت می کنم
راستی شما چه وقتایی در مورد اطرافیانتون قضاوت می کنید؟