این شعر و تصنیف زیبای اون رو همه ی ما حداقل یک بار خوندیم و شنیدیم
شعری زیبا از مهرداد اوستا
ولی داستان عشق و خیانتی که باعث سروده شدن این شعر شد به گوش کمتر کسی رسیده.
هر چه پیر تر میشی
ثروتمند تر میشیی ! چه به خواهی چه نخواهی
نقره در سر
طلا در دهان
سنگ در کلیه
قند در خون
سرب در پا
آهن در رگها
ومقدار بسیار فراوانی
گاز طبیعی برای صدور
به سلامتی پسری که پولهای مچاله شدشو اروم گذاشت جلوی فروشنده و گفت:
برای روز پدر یک کمربند می خوام..
فروشنده:چه جنسی باشه؟
پسر
کوچولو:
..
..
..
..
..
..
..
..
فرقی نمیکنه فقط دردش کم باشه...
ولی من تازگی ها خدای جدیدی پیدا کردم.من حواسم نبود که در بسم الله الرحمن الرحیم حرفی از خدای مجازات گر نیست.خدا خیلی جاها که من حواسم نبود هوامو داشت.حتی وقتی می خواستم برم تو خونه یارو برای خلاف با ترس وهراس از خودش می خواستم خودش کمکم کنه تا ابروم نره. خدا بمن فرصت میده تا برگردم .یا پشیمان و نادم با سر به سنگ خورده .خدا ممنون از اینکه بهم فرصت دادی تا بشناسمت .شکر از اینکه یادم دادی که هر جا به مشکلی بر خوردم تو رو صدا کنم.خدایا میدونم بنده خوبی برات نبودم ولی خواهش می کنم بهم فرصت بده .من اخرش جایی غیر از با تو بودن ندارم.خدایا بازم هوامو داشته باش
هنوز به دیدار خدا می روند ...
خدایی که در
یک مکعب سنگی خود را حبس نموده !!
-----------------------------------------------
خدا همین
نزدیکی است ، نیازی به سفر نیست !
خدا همان
گنجشکی است که صبح برای تو می خواند ،
خدا در
دستان مردی است که نابینایی را از خیابان رد می کند ،
خدا در
اتومبیل پسری است که مادر پیرش را هر هفته برای درمان به بیمارستان می برد،
خدا در دل
مردمی است که همنوعش را دوست دارد.
خدا بر
لبهای کسی است که به تو لبخند می زند.
خدا همراه
کسی است که به فقرا کمک می کند.
خدا یار کسی
است که به دیگران شادی می بخشد.
خدا
کنارساعت همان کوک شده ی توست، که می گذارد 5 دقیقه بیشتر بخوابی!!
خدا زبان
مادری تو را می فهمد ، نه فقط عربی را !
خدا خیلی
وقت است که اسباب کشی کرده و آمده نزدیک من و تو!!
خدا همین
جاست ، نه آن مکعب مشکی در عربستان!
.
.
.
خدایا دوستت
دارم...