دلنوشته های یک شورکی

در اینجا مطالبی درباره خودم روزگار خوش گذشته واینده و هر چیزی که خوشم بیاد منویسم
فعلا که از اینجا خیلی خوشم اومده تا ببینیم بعدا چطو مشه برای ارتباط راحت تر می تونید به این آیدی تلگرام پیام بدین hd3094@

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۲۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۰۵ خشم

پربیننده ترین مطالب

  • ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۴۴ سرکش
  • ۰۵ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۶ عکس 1

آخرین نظرات

  • ۴ تیر ۹۹، ۱۲:۰۶ - علی دهقانی شورکی ok
مسابقات پارالمپیک لندن جریان دارد و در آن علاوه بر رویدادهای ورزشی که جذابیت خاص خود را دارند، می توان با ورزشکارانی آشنا شد که سختی ها و محدودیت های ناشی از معلولیت برای آنها بی معناست. این آشنایی می تواند به زندگی ما روح تازه ای ببخشد.

ناتالیا پارتیکا Natalia Partyka ورزشکار 23 ساله لهستانی در رشته تنیس روی میز تک نفره زنان که یکی از شش ورزشکاری است که در طول تاریخ هم در المپیک و هم در پارالمپیک شرکت داشته است

او در المپیک و پارالمپیک سال‌های آتن ۲۰۰۴ و پکن ۲۰۰۸ نیز حاضر بود و در پارالمپیک هر دو دوره مدال طلا را به گردن آویخت 
.

 

شورکی
۱۷ شهریور ۹۱ ، ۰۱:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

شورکی
۱۶ شهریور ۹۱ ، ۱۷:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر
یکی ازم پرسید چند تا اخلاق بد داری؟گفتم خیلی کم .بهم گفت اگه یکم فکر کنی کم نیست .از این حرفش ناراحت شدم بهم گفت یه قلم وکاغذ بردار وتا فردا هر چی نقص اخلاقی داری رو بنویس فقط با خودت صادق باش.تا حالا که چند ورز گذشته دو صفحه رو پر کردم

راستی شما چنتا؟

خوبی این کار اینه که کم کم با دیدن اونا به فکر اصلاحشون می اوفتی

شورکی
۱۶ شهریور ۹۱ ، ۰۱:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

  کلامی از شیخ بهایی:

آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا:
اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است !
اگر کم کار کند، میگویند تنبل است !
اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند !
اگر جمع گرا باشد، میگویند بخیل است !
اگر ساکت و خاموش باشد، میگویند لال است !
اگر زبان آوری کند، میگویند وراج و پر گوست !
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند، میگویند ریا کار است !
و اگر نکند، میگویند کافر است و بی دین !
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد
و جز از خداوند نباید از کسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید، مهم نیست این شادی چگونه قضاوت شود.

.

شورکی
۱۰ شهریور ۹۱ ، ۱۹:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

در مجالی که برایم باقیست 

باز همراه شما مدرسه ای می سازیم

که در آن همواره اول صبح 

به زبانی ساده ........

شورکی
۰۷ شهریور ۹۱ ، ۲۰:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا…دخترک خودش را جمع و جور کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد : (چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟

فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی بی انظباطش باهاش صحبت کنم )

دخترک چانه لرزانش را جمع کرد… بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :

خانوم… مادرم مریضه… اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن… اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد… اونوقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه… اونوقت…

اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم…

اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم…

معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا…

و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد…

شورکی
۰۷ شهریور ۹۱ ، ۲۰:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
چهره‌خوانی هنری کهن است که در سراسر جهان شناخته شده و اولین چیزی که در یک چهره توجه شما را جلب می‌کند تقارن نداشتن صورت‌هاست. اجزای مختلف چهره‌ نمایانگر شخصیت فردی و اجتماعی شماست.

در چهره‌شناسی، چانه نشان‌دهنده صفاتی از جمله قاطعیت، رقابت‌جویی و پرخاشگری است. اگر چانه‌ای بزرگ و برجسته دارید یعنی صفاتی از جمله قاطعیت، رقابت‌جویی و پرخاشگری جزو خصوصیات شماست. اگر چانه‌ای کوچک دارید فردی آرام و صلح‌طلب هستید.

شورکی
۰۷ شهریور ۹۱ ، ۰۶:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
زن وشوهری بیش از 60 سال بایکدیگر زندگی مشترک داشتند
آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند
در مورد همه چیز باهم صحبت می کردند وهیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند
مگر یک چیز : یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود
هرگز آن را باز نکند ودر مورد آن هم چیزی نپرسد

شورکی
۰۷ شهریور ۹۱ ، ۰۶:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

شورکی
۰۷ شهریور ۹۱ ، ۰۶:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
استاد سختگیر فیزیک اولین دانشجو را برای پرسش فرا میخواند و سئوال را مطرح میکند :
شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار میکنید؟

دانشجوی بی تجربه فورا ً جواب میدهد من پنجره کوپه را پائین میکشم تا باد بوزد
اکنون پروفسور میتواند سئوال اصلی را بدینترتیب مطرح کند
...
شورکی
۰۷ شهریور ۹۱ ، ۰۶:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر