دلنوشته های یک شورکی

در اینجا مطالبی درباره خودم روزگار خوش گذشته واینده و هر چیزی که خوشم بیاد منویسم
فعلا که از اینجا خیلی خوشم اومده تا ببینیم بعدا چطو مشه برای ارتباط راحت تر می تونید به این آیدی تلگرام پیام بدین hd3094@

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۲۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۰۵ خشم

پربیننده ترین مطالب

  • ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۴۴ سرکش
  • ۰۵ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۶ عکس 1

آخرین نظرات

  • ۴ تیر ۹۹، ۱۲:۰۶ - علی دهقانی شورکی ok

در کتاب حاجی‌آقا نوشته صادق هدایت

حاجی به کوچک‌ترین فرزندش درباره نحوه کسب موفقیت در ایران نصیحت می‌کند:

شورکی
۲۷ خرداد ۹۱ ، ۰۵:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یه روز یه زن و مرد ماشینشون تصادف ناجوری میکنه و هر دو ماشین به شدت داغون میشه، ولی هر دو نفر سالم میمونن.

وقتی که از ماشینشون پیاده میشن و صحنه تصادف رو میبینن، مرد میگه:

-

شورکی
۲۵ خرداد ۹۱ ، ۱۹:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

در 15 سالگی آموختم که مادران از همه بهتر می دانند ، و گاهی اوقات پدران هم.

در 20 سالگی یاد گرفتم که کار خلاف فایده ای ندارد ، حتی اگر با مهارت انجام شود.

 

شورکی
۲۳ خرداد ۹۱ ، ۱۸:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

روزی یک مرد با خداوند مکالمه ای داشت: 'خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟ '، خداوند او را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت، درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود، که آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد، افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند، به نظر قحطی زده می آمدند، آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمایند، اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.


 

شورکی
۲۳ خرداد ۹۱ ، ۱۸:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
ارزش خوندن این متن به دقایق وقتی هست که شما صرف می کنید
پس سعی کنید این دقایق رو از دست ندید دوستان من

...
..
.

شورکی
۲۱ خرداد ۹۱ ، ۲۲:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر
در شهریور 1323زمانی که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین تهران را اشغال کرده بودند، حسین گل گلاب تصنیف سرای معروف، از یکی از خیابان های معروف شهر می گذرد.
او مشاهده می کند که بین یک سرباز انگلیسی و یک افسر ایرانی بگو مگو می شود.....

شورکی
۲۱ خرداد ۹۱ ، ۲۲:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
هرطور بود باید بهش می گفتم و راجع به چیزی که ذهنم رو مشغول کرده بود, باهاش صحبت می کردم. موضوع اصلی این بود که من می خواستم از اون جدا بشم......
شورکی
۱۸ خرداد ۹۱ ، ۱۸:۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

احساساتتان را بیان کنید.

هیجانات و احساساتی که سرکوب یا

پنهان شده باشند به بیماری‌هایی

نظیر ورم معده، زخم معده، کمر درد

و درد ستون فقرات منجر می‌شوند.

سرکوبی احساسات به مرور زمان حتی

شورکی
۰۸ خرداد ۹۱ ، ۲۲:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
برای اینکه زندگی زناشویی خوبی داشته باشیم، لازم نیست که بیخودی به دنبال راه های معجزه بگردیم اول 9تا از دشمنا وبعد 15 تا دوست

شورکی
۰۸ خرداد ۹۱ ، ۲۲:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
خیلی وقت بود منتظر گرفتن چندتا جواب از خدا بودم، ولی انگار کرکره قلب و روح و گوشم رو بدجور کشیده بودم و هیچ .......تا اینکه یه شب از طرف یکی از دوستای قدیمیم ایمیلی رو دریافت کردم تحت عنوان: درد و دل های خدا. من با گرفتن این ایمیل خیلی از جوابامو از خدا گرفتم. واقعا فرستنده این ایمیل خدا بود ولی به اسم یه دوست قدیمی فرستاد تا زیاد خجالت نکشم و.............. 

شورکی
۰۸ خرداد ۹۱ ، ۲۱:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر