در روزگاری نچندان دور:
-همسیه ما داریم مریم مشهد کاری باری نداری؟
-نه همسیه التماس دعا
-مگم اگه زحمتی نید این کلی خونه ما بسون روزی یگ بار دوبار برو چیزی مرغای ما بده
-چه زحمتی همسیه اینا چه صحبته
-راسی تخماشونم جم کن ور دار بره خودون ما کاریش نداریم
-دسدون درد نکنه ما خودون تخم داریم مرغاوون مذارن خدا حفظد کنه
در روزگار نه چندان نزدیک:
-بچه برو در واکن ببین کیه
دوباره خبر دار شدم که یکی بنده خدا به طرز فجیعی مرحوم شده .این اتفاق دو سه روز پیشتر اوفتیده و هنوزم معلوم نید پشت این ماجرا کیه؟
تازگیا خیلی احساس نا امنی مکنم .
کاشکی مشد این مهمونای ناخونده زودی برگردن شهر خودشون
بحمدالله تعطیلات هم خلاص شد و رفت بدست پدرش.
آخ که چقه از این تعطیلیا بدم میاد (بجز خو صبحش)
اوروزا خو دغدغه همه روزاش حل کردن ونوشتن دفترچه نوروزی بود.نگرانی از بعد تعطیلات که باس پولی که خودون نداشتیم بریزیم تو یکی قلک شکل تانک یا نارنجک که ببریم بره مدرسه انگار که همه رزمندگان ماطل دو تومن پول آهنی ما بودن .
اولین موضوع انشاء هم تعطیلات خود را چگونه گذرانده اید؟.آخه یکی نبود پیش این آغا ما بگه ما که نون نداشتیم بوخوریم مسافرت رفتنون دگه در موخاست.
همش باس دوراغ منوشتیم "ما همراه با خانواده به زیارت امام رضا رفتیم ودر راه برگشت از جاده های زیبای شمال دیدن کردیم وپس از آن به تخت جمشید رفته و از آثار تاریخی آنجا هم دیدن کردیم"
یکسی اگه خبر زندگی ما نداشت خیال مکرد ما پسر خاله مارکوپولو هسیم
چرا بعضیا اقه پول دارن یکی هم داره ایرو مچرزه؟
یکی داره از بدبختیاش مگه اون یکی داره از خاطرات خش
ما جوری زندگی مکنیم که باور داریم
مثلا شما باورد در مورد گرونی وارزونی چطوره ؟
سال پیش رو چطو مشه؟
اگر پیشد بگن دو تا جمله در مورد خودد بوگو چچی مگی؟
"من یکی آدم بدبخت با زندگی الکی"
یا
"من خیلی خوش شانسم دس به خاکسر مزنم طلا مشه"
قبول دارید که کیفیت زندگی و حال روز آدما بستگی به طرز فکرشون داره؟
به پدر و مادرت
سری زدی؟؟!! حداقل یکی زنگ که میتونی بزنی
. پاشو گوشی تلفن رو بردار یکی تماس که دیگه اقه زحمت نداره . اگه بدونی چقه دلشون برات تنگه! اگه بدونی چقه چشش گل دره تا قد رعنای تو رو
ببینه که داری بهش میگی:سلا بابا / سلام مامان. چه خبر خوبی ؟ وخین بریم در یخروگ
هوا بوخوریم
خوب اگر بابا و یا مامان عمرشون دادن به شما از خواهر برادرا چه خبر؟
حداقل یکی اس ام اس که متونی بفرستی.یه پیامک با این مضمون:
سلام کاکا /دده کوجی ؟ حالت خشه خیلی وخته خبرد ندارم
تو این روزا عجیب دل تنگ عزیزان رفته هستم.کاش کلید ماشین زمان دس من بود یوختایی پس و پیش مکردم
روزای نو شدن و تازگی .هرچند نوروز تو ذهن همه خاطرات خش رو تداعی مکنه ولی قبول کنید که نوروزای حالا مثل اوروزا خش نید .
ولی با اینحال من سال جدید و نوروز باستانی را به شورکیهای عزیز تبریک مگم.
انشالله سالی پر از پول و ثروت و سلامت و شادی و کوچای اسفالت شده و خیابونای فراغ خش و ارزونی و بدون دست انداز و سایتای بروز شده و عاروسی گودزیلا و نعمت فراوون و کرتای پر علف بره میش و خلاصه هر چی خشه قسمت ما بشه
درحین گفتگو نسیم شمالی وزیدن گرفت و از تاریکی کوچه چهره ای زغالیی در تاریکی شب هویدا شد.
آه خدایا چه می بینم .
سوار بر مرکب (یاماها 80 مدل عهد جنگجنگک)از تاریکی برون شد و در حال گذر نیم نگاهی به جمع ما انداخت. وه که چه نگاه نافذی .داشت ما را اسکن از برای تیغ زدن
چند قدم جلو تر ترمز زد وطبق معمول قرعه بنام من افتاد و مرا صدا زد .بسویش روان شدم .دستم را بگرمی فشرد.
از حالش پرسیدم و در کمال ناباوری شنیدم که ازدواج کرده.
گفت"یکی مادر دختر پیدا کردم دخترش خودم وئیشتم مادر دخترگ هی پیشم مگه تو مث پسر خودومی .منم خدا بوخواد موخام بره پییرم هم در کنم .حالا ببینم چطو مشه .واش پییر هم گفتم گفی نداره فقط تا صب داشته ردم مکرده وفش مداده
گفت: قراره زودیه زود مراسم بگیریم .مردونه خونه پیرای ما زنونه هم خونه دختروگ بندرعباس
خیلی ابتکار خوبی بود فقط یک مشکل داشت و آن هم عروس کشانی. مردم باید تا خود بندر عباس بوق بزنند و جفت راهنما بروند.هر 20 کیلوتر یکبار هم گوزیلا را از خواب بیدار کنند برای رقصیدن
بعدش سریع رفت سر اصل مطلب "قیش وقوم هزار تومن پول داری قرضی بره خرج عاروسی موخام
و من هم جهت تسریع در امر خیر اورا به مهدی دایها حواله کردم (که باعث دعای خیر نامبرده برای کلیه عمه های جمع شد.)
خدا را شکر گفت مواد را هم برای هزارمین بار ترک کرده و زندگی جدیدی را شروع کرده.
کلیه
جمع محفل از حضور نورانی استفاده بصری و کلامی را بردند واینجانب
پس از کسب اجازه از محضرشان چندعکس برای یادگاری و روز مبادا گرفتم .ایشان هم در کمال ناباوری بنده موبایلش را بنگای تمبان در آورد ویک عکس از من گرفت.