مراقب آنچه که میگویید باشید

هنگامی که جوان بودم زندگی خانوادگی وحشتناکی داشتم. تنها به این دلیل به مدرسه می‌رفتم که بتوانم چند ساعتی از خانه دور باشم و خودم را میان بچه‌های دیگر گم کنم. عادت کرده بودم مثل یک سایه، بی‌سر و صدا به مدرسه بیایم و به همان شکل به خانه برگردم. هیچ کس توجهی به من نداشت و من نیز با کسی کاری نداشتم. ترجیح می‌دادم هیچ توجهی را به خود جلب نکنم زیرا باور داشتم همه از من بدشان می‌آید. گرچه در خلوت خود تمنای دیده شدن و توجه را داشتم.

ای حرمت قبله ی.....

خوندن این بحر طویل زیبا و فوق العاده رو به همه دوستان پیشنهاد می کنم:

Unknown

شما که رعایت همسایه ها ورمی کنین

سه کاری بعضیا

یه خانومی واسه تولد شوهرش پیشنهاد داد که برن یه رستوران خیلی شیک ...

وقتی رسیدن به رستوران , دربون رستوران گفت: سلام بهروز جان ... حالت چطوره ؟؟؟

آسپیرین +پیاز

از پیاز به عنوان یک داروی ضدعفونی کننده استفاده می شود. مالیدن آب پیاز
به صورت از ایجاد لکه ها جلوگیری می کند. و از مخلوط آب پیاز و عسل می
توان به عنوان یک کرم ضد چروک استفاده کرد. پیاز سرشار از ویتامین C،
کلسیم، منیزیم، فسفر، پتاسیم، سدیم، گوگرد و اسید فولیک و مقدار کمی آهن،
مس و روی است که تاکنون تحقیقات زیادی برای اثبات خواص آن صورت گرفته
است. خوردن پیاز در پیشگیری از پوکی استخوان مؤثر است؛

سایتی برای محاسبه روز مرگ

خیلی از افراد دوست دارند تا زمان و سنی که از این دنیا می روند رو بدونند برای محاسبه روز و سال مرگ ، سایت زیر بهترین گزینه برای محاسبه ی زمان مرگ می باشد. متاسفانه سایت انگلیسی هست شاید بعضی از شما ها انگلیسیتون در حد مناسبی نباشه که بتونید به سوالات جواب بدین ! ولی نگران نباشید تمام جملات سایت در ادامه ی مطلب ترجمه شده شما می تونید با ورود به سایت و یافتن جملات آن در متن زیر ترجمه ی متن رو مشاهده کنید.

نور علی نور برای دلهایمان (ذکر)

همیشه  راههایی ساده وکلماتی کوچک تاثیرات بزرگی در زندگی می تواند داشته باشد که باورش برای ما سخته 

در ادامه جملاتی کوتاه که توصیه یکی عارفان بزرگ بنام آیت الله قاضی رو اوردم که برام جالب بود

آخه من چی بگم

غــــــم انگیزترین جمله دنیـــا چیه؟

خیلی حرفا رو راحت میزنی اما...

بعضی حرفا رو نمیشه گفت،باید خورد...

ولی بعضی حرفا رو نه میشه گفت...

نه میشه خورد...


می مونه سر دل...

میشه دلتنگ...

میشه سکوت...

میشه بغض...

میشه درد...

میشه کوفت...

میشه همون وقتی که خودتم نمی دونی چه مرگته...

عذاب وجدان

یه پسر و دختر کوچولو داشتن با هم بازی میکردن. پسر ک یه سری تیله داشت و دختر ک چند تایی شیرینی با خودش داشت. پسر  به دختر گفت من همه تیله هامو بهت میدم؛ تو همه شیرینی هاتو به من بده.
دختر کوچولو قبول کرد. و پسر کوچولو بزرگترین و قشنگترین تیله رو یواشکی واسه خودش گذاشت کنار و بقیه رو به دختر ک داد. اما دختر همون جوری که قول داده بود تمام شیرینیاشو به پسرک داد. همون شب دختر با آرامش تمام خوابید و خوابش برد. ولی پسر کوچولو نمی تونست بخوابه چون به این فکر می کرد که همونطوری که خودش بهترین تیله اشو یواشکی پنهان کرده شاید دختر کوچولو هم مثل اون یه خورده از شیرینی هاشو قایم کرده و همه شیرینی ها رو بهش نداده

  

نتیجه اخلاقی داستان

  

عذاب وجدان همیشه مال کسی است که صادق نیست آرامش مال کسی است که صادق است

لذت دنیا مال کسی نیست که با آدم صادق زندگی می کند آرامش دنیا مال اون کسی است که با وجدان صادق زندگی میکند

و یه نکته دیگه اینکه همه ی آدما بقیه رو از منظر وجدان خودشون میبینن