اسطوره های ما
دوشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۱، ۰۵:۱۱ ب.ظ
برای آن ۱۲،۱۳ سالههایی که
شناسنامهها با خیسی آب حوض و اشک مادر جعل کردند که سنشان از
قانون اعزام به جنگ بزرگتر شود، نمیدانستد با رفتنشان بزرگیشان
هفت یا هشت سال که هیچ سالها و قرنها روی این خاک میماند.
برای مادرانی که توقعشان در حد دیدن یک
تکه استخوان فرزندشان پایین آمادهاست.
برای لحظهای که عدد ۴ فرزند شهید یک پدر را در ذهنم نتوانستم جا بدهم.
برای گلابی که همیشه از سنگ قبر میجوشد.
برای یادآوری به نسل سر درگم خودم.
برای
سرفههایی از کرخه تا راین.
برای عامل اعصاب.
برای اسم مبهم یک جاوید الاثر.
دقیقه کم است؛ باید سالها با همین بغض سکوت کرد…
۹۱/۰۹/۰۶