انبار
يكشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۵۳ ق.ظ
داشتم زیر باد پنکه کباب پز مشدم آخه این کولر بی صاب دوباره خراب بود.دوباره ظهر گرما اوو قطع شد.

-بچه وخین اون قمقمی وردار برو انبار اوو وردار بیا
همه نگاها به طرف من بود آخه من کوچکتر همه بودم.قمقمه پلاستیکی ورداشتم و واشه هزارتا فحش زیر لو ارسی(دمپایی) گل پا کردم و گفتم :چرا همش من
یهو دیدم دو سه تا سرپایی رو هوا داره میاد .در بسم هو بدو طرف انبار.

وختی رسیدم مث همیشه هزار نفر گل راچینه انبار داشتن بالا پائین مرفتن.رفتم پائین دیدم عباسگ همسیا هم اونجه "عباسا تو کی اومدی ؟
-من یگساعته. پییرون که سر کار برگشت کوزه داد دسم گفت مری زودتر یکساعت دگه هم برنمگردی کاری دارم
تری زدم زیر خنده عباسگ نفهمید بره چچیه
یخره وخت نشسم پیش عباسگ گفتم: من داره شاشم میاد هادر قمقمی من باش تا بیام
رفتم اون پشتا وبرگشتم .
شیر وا کردم اقدری کله شیر اوو گنده بود که تو قمقمی نمرفت و یخره مرخت دوروبرش .یکی دخترگ اون کنار بود
گفت هر که پری اوو بریزه پییرش ممیره .من خرم باوروم شد .زودی اومدم بالا هو رو ور خونه .
همه بشن و بالام تر و تلیس شده بود
خونه که رسیدم قمقمی گذاشتم کنار سموار ورفتم تیله ور دارم برم تو کوچه بعدش هم بریم بچه گربه دار بزنیم
هنو ددم خونه نرسیده بودم مادرون واش سر پایی ابری زد تو پوزم
مورده شورت ببرن چرا اقه کمگ اوو آوردی؟با بینی سرخ شده گفتم :پر کردم خو
وقتی نشونم داد دیدم راس مگه
بعدش فهمیدم عباسوگ نامرد میخ زده تو کون قمقمی
-من یگساعته. پییرون که سر کار برگشت کوزه داد دسم گفت مری زودتر یکساعت دگه هم برنمگردی کاری دارم
تری زدم زیر خنده عباسگ نفهمید بره چچیه
یخره وخت نشسم پیش عباسگ گفتم: من داره شاشم میاد هادر قمقمی من باش تا بیام
رفتم اون پشتا وبرگشتم .
شیر وا کردم اقدری کله شیر اوو گنده بود که تو قمقمی نمرفت و یخره مرخت دوروبرش .یکی دخترگ اون کنار بود
گفت هر که پری اوو بریزه پییرش ممیره .من خرم باوروم شد .زودی اومدم بالا هو رو ور خونه .
همه بشن و بالام تر و تلیس شده بود
خونه که رسیدم قمقمی گذاشتم کنار سموار ورفتم تیله ور دارم برم تو کوچه بعدش هم بریم بچه گربه دار بزنیم
هنو ددم خونه نرسیده بودم مادرون واش سر پایی ابری زد تو پوزم
مورده شورت ببرن چرا اقه کمگ اوو آوردی؟با بینی سرخ شده گفتم :پر کردم خو
وقتی نشونم داد دیدم راس مگه
بعدش فهمیدم عباسوگ نامرد میخ زده تو کون قمقمی
۹۲/۰۴/۳۰
این مطلبتون هم مث بقیه مطالبود خش بود با اجازد هشتم تو اندیشه