دلنوشته های یک شورکی

در اینجا مطالبی درباره خودم روزگار خوش گذشته واینده و هر چیزی که خوشم بیاد منویسم
فعلا که از اینجا خیلی خوشم اومده تا ببینیم بعدا چطو مشه برای ارتباط راحت تر می تونید به این آیدی تلگرام پیام بدین hd3094@

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۲۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۰۵ خشم

پربیننده ترین مطالب

  • ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۴۴ سرکش
  • ۰۵ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۶ عکس 1

آخرین نظرات

  • ۴ تیر ۹۹، ۱۲:۰۶ - علی دهقانی شورکی ok

بودا وزن هرزه

دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۱، ۰۷:۳۹ ب.ظ

(قابل توجه یکی از دوستان تو بخش نظرات نوشته بود که عکس اون زن بدکاره رو ور دارم )

روزی بودا وارد دهکده ای شد  پس از استقبال کدخدا و مردم زنی جوان و زیبا نزدیکش آمد و او را برای شام به خانه اش دعوت کرد بودا نیز پذیرفت پس از رفتن زن کدخدا جلو آمد و گفت شما نباید دعوت این زن را قبول میکردید این زن هرزه است .

بودا گفت ای مرد دستت را به من بده مرد کمی تعجب کرد و دستش را در دست بودا گذاشت بودا گفت حالا کف بزن تا من صدایش را بشنوم  مرد با تعجب بیشتری گفت هیچ کس نمیتواند با یک دست کف بزند بودا گفت هیچ زنی هم نمیتواند به تنهایی هرزه باشد حتما در این دهکده پول و مردانی هستند که از این زن یک هرزه ساخته اند....

 

۹۱/۰۷/۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
شورکی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی