دلنوشته های یک شورکی

در اینجا مطالبی درباره خودم روزگار خوش گذشته واینده و هر چیزی که خوشم بیاد منویسم
فعلا که از اینجا خیلی خوشم اومده تا ببینیم بعدا چطو مشه برای ارتباط راحت تر می تونید به این آیدی تلگرام پیام بدین hd3094@

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۲۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۰۵ خشم

پربیننده ترین مطالب

  • ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۴۴ سرکش
  • ۰۵ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۶ عکس 1

آخرین نظرات

  • ۴ تیر ۹۹، ۱۲:۰۶ - علی دهقانی شورکی ok

تفکر

شنبه, ۷ دی ۱۳۹۲، ۱۰:۱۷ ب.ظ
همه ما یوختایی تو روز مریم تو فکر و حالتی خاصی بخود مگیریم.

بعضیا انگشت تو بینی مکنن وموشگ ببینی در میارن

بعضیا ..ایه ممالونن

بعضیا یخره وخت زل مزنن یکی گوشه اتاق

یوختایی هم واش خود گف مزنن

بعضیا ...ون مخارونن

شما چکار مکنید؟ حواسدون بوده؟

۹۲/۱۰/۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
شورکی

نظرات  (۳)

۱۰ دی ۹۲ ، ۱۹:۵۵ عباسگ همسیا
بچه ،تو هم به چچیا فکر مکنی؟!ولی سوژه خوبی هید ومنو به فکر برد.
مثلا:
حاجی محمد سیمان فروش:یکی انگشتش تا ته توسوراخ بینیش در حال چرخوندن و اون یکی دستش در حال مالوندن خو...یش
اقای مصطفوی مدیر بسیار خوب دوران دبستانمون:باکندن ریش وسبیل خود فکرمیکرد.
شیخ حسین علی میرزا:عمامه را برمیدارد وسر کچل خود را میخواراند ویا تسبیح به دست به اعماق خود فرو مره.
کدخدا:دو زانو (مدل نشستن روی توالت سنتی)روی جدول کنار خیابون میشینه وساعتها سیگار به دست تو فکره.
حسین کرد:تو چله تابستون کاپشن بر مکنه وسوار موتور توی هرکوچه ای که بری مچرخه وبا خودش گف مزنه.
محمد علی ذوالفقاری:چشگ کور مکنه ودست کمر مگیره وراه مره وفکر مکنه .
و....

پاسخ:
پاسخ:
بسیار عالی بود .خوب مردم رو زیر نظر داری بسکی بیکاری
حالا نگفتی خودد چکار مکنی؟
از نظر من کسانی که در حالت تفکر هستند فکر میکنند یا اصلا به گوشه ای از اتاق زل میزنند؛غیر از این من چیز دیگه ای ندیدم.
۰۷ دی ۹۲ ، ۲۲:۱۸ آریـــــــــــــــــــــــا
می لرزم ! سرد بود … آب پاکی که رو دستام ریختی...

منتظر حضور سبزتون هستم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی