کارگر
کسی که هر روز معجزه می کنه .حقوقی در اول سال مشخص می شه وتا آخر سال ثابت ولی تورم بسرعت نور داره میره بالا و اون داره زندگی رو می چرخونه .بسختی وبا خجالت .خجالت از دختر کوچولوش که خیلی از خواسته های ناچیزش رو نمی تونه براورده کنه.عروسک -کیف -خودکار قشنگی که تو مهد کودک تو دست یه بچه مایه دار دیده
همیشه باید شرمنده زنش باشه بخاطر یه لباس ساده که دو ماهه قولش رو داده.تازگی ها خانمش کمتر تو جمع زنها دیده می شه چون اونجا یکی داره از سرویس طلای جدیدی که شوهرش براش خریده می گه و اون یکی از سفر مکه که هفته دیگه قراره برن.
وقتی از درد زمونه شکایت میکنه جوابای خیلی عجیبی میشنوه "تو کارخونه چچی تو کلتون مکنن اینا کار کمونیستاهه"یا "مومن باید تو همه سختیا طاقت بیاره اکثر مردان خدا فقیر بودن"
من می خوام بدونم اصلا مومن پولدار وجود نداره یا اونایی که دم از دین مزنن وپولشون از پارو بالا میره کافرن
خدایا بسه دیگه میخوای چیکار کنی ما که کارامونو کردیم حالا نوبت توئه پس کو اون عدالتت
همش حکمتت نصیب ما می شه
چند خط اول این پست رو که خوندم انگار خودم نوشتم یا یکی از دل من نوشته
ولی در مورد اون خطی که نوشتی: "خدایا بسه دیگه میخوای چیکار کنی ما که کارامونو کردیم حالا نوبت توئه پس کو اون عدالتت"
دوست خوبم من تو رو نمیدونم ولی خودمو میگم
واقعا همه اون کارایی که اون گفته رو انجام ندادم یعنی هنوز من عوض نشدم که بخوام جامعه عوض شده باشه و حداقل من شکی به عدالتش ندارم چون هنوز کم کاری از خودمه نه ....
بازم ممنون این پستد هم قشنگه