کلمات پر معنی
جمعه, ۲۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۴:۵۱ ب.ظ
دوا و تعابیر مختلف اون در شورک در سالهای نچندان دور
بمعنی دارو:ننه اون مشبای دوای من وردار بیا ساعت 5 باس بخورم
-حاجی منتقی این دوا باس بری دوا خونه شبنده روزی بسونی
-بچه بره دوایی شده یکبار گف گوش کن(بعدشم تس پس کله)
-ابنوگا نریز اوراسه یوقتی کاریش داری دوایی هد
الان هم بمعنی نوعی مواد مخدر:
اشغر خوندون خالیه یخرگ دوا خریدم مخوام بزنم تو رگ
به معنی دعوا و درگیری:
بچه بدو سر چهاررا مهندس غلومسین واشه حاجی منتقی سر کرت جعفرآبا دوا کردن هو بیل تو کله هم زدن
-علیا برو دکون حسین حاج حسن بگو پیرون گفته دو تا بسه دوا بده بره شو جمعه صبا پولش میارم
قدیما دوا که مکشیدن تا شعاع 20 کیلومتری بوی تخم مرغ جوشونده میومد.اگه تو خونه مکشیدم زودی باس پنجرا وا مکردیمو فرار. حالا خو امکانات هه... آپ دیت باش بچه
۹۲/۰۴/۲۸
امسال باغون خشک انداختیم و الو نداریم ولی 1 ماه دیگه پسته در خدمتیم
نشانی هم که هم بجه های محلتون بلند چون هر سال شب ها میان