کوچه خاکی
دوشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۲، ۰۵:۲۰ ق.ظ
یکی توپ پلاستیکی ابزار لازم برای این جام بزرگ بود. معمولا دو لایه


شروع
بازی با ما بود واتمام آن با پس گردنی یکی از والدین .معمولا حاجی سید
مصطفی هر روز وسط بازی میومد دنبال سید داوود و با صدای بلند صداش مزد
سیییید داوووووووووود.این صدا زدن مدت کوتاهی همه را میخکوب مکرد وبا رقتنش
دوباره کوچه پر گرت وخاک مشد.
یوقتایی اقدر گرت وخاک مشد که نور لامپ چراغ برق چوبی کنار کوچه پیدا نبود.
فوتبال تو این کوچه حدود سه نسل قدمت داشت .از دوره شهید مهدی دهقانی وشهید خلیل کارگر -حسن عرب- سید حسن شروع مشد تا دوره ما که شامل منو میرزا ممد و محسن قرائتی ..اینا مشد.
این کوچه پر از خاطرات نوجوونی منه خیلی دوسش دارم و وقتی حالا از توش رد مشم یجورایی دلم میگیره .سوت کور بدون هیچ بچه و فوتبالی .بچگای حالا رمق فوتابل دسی هم ندارن


اگه کسی حالش داره بیاد یوقتی بریم تو کوچه شیخ حسین بازی من هسم
یوقتایی اقدر گرت وخاک مشد که نور لامپ چراغ برق چوبی کنار کوچه پیدا نبود.
فوتبال تو این کوچه حدود سه نسل قدمت داشت .از دوره شهید مهدی دهقانی وشهید خلیل کارگر -حسن عرب- سید حسن شروع مشد تا دوره ما که شامل منو میرزا ممد و محسن قرائتی ..اینا مشد.
این کوچه پر از خاطرات نوجوونی منه خیلی دوسش دارم و وقتی حالا از توش رد مشم یجورایی دلم میگیره .سوت کور بدون هیچ بچه و فوتبالی .بچگای حالا رمق فوتابل دسی هم ندارن
دلم تنگ شده برا بازی های اون دوره بد جور .


۹۲/۰۴/۱۰