ماه مهر شروع شده و باس برم مدرسه.اولین موضوع انشاء هم همیشه این بود"تابستان خود را چگونه گذرانده اید"
همیشه یک صفحه در باره این موضوع منوشتم.تقریبا شبیه این:
-تابستان امسال همراه با خانواده به زیارت امام هشتم رفتیم .وقتی وارد حرم شدیم عطر خاصی مشام را نوازش میداد.از بازارها و اماکن دیدنی مشهد مقدس هم دیدن کردیم.پس از آن به شهرهای شمالی هم رفتیم و مناظر طبیعت لذت بردیم .درختان سر به فلک کشیده ودریا زیبا ...
اما واقعیت این بود که کل سه ماه تابستون یا زورکی مبردنون ملا یا بنایی.بیشتر وقتا با بچا داشتیم تیله بازی و تفنگ بازی مکردیم.
بعدالظهرا معمولا فوتبال تو کوچه های گرت وخاکی.دوساعت از کل روز هم تو صف نونوایی کاظم سپری مشد که بیشتر شبیه رینگ بوکس و کشتی کج بود
-آقای دکتر حالم بده
شما که ظاهرا مشکلی نداری پسرم - .مشکلت چیه ؟
-جلو چشوم پرپروگ مشه
پشتم
مورموروگ مشه
دهنم کباره
مبنده
دلوم غیری
ویری مره
کِفت و
کولوم غش مره
دلوم مشت و
مال مشه.
خی
مکنی دارن توش گل لغد مکنن
سرا انگشتام سوزن سوزنوگ مشه
اَخوهه مکشم
کُچَم داره تو هم در مره
همیرو داره
اوو کچم میاد
اوووخ شما
مگی من چمه ؟؟
روایت داریم دکتر که تهرانی بوده هنگ کرده پس از ده دقیقه ری استارت نموده و سریعا به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شد
آخرش پپیر رفت یکی فرغون هندونه خرید و مساله حل شد
این پارکا هم نعمت خوبیه بخدا.تقریبا تو همه محلای شورک یکی هد.داره فرهنگ تفریح وورزش پایه گذاری مشه
زمون ما فقط یکی پارک فلسطین بود که رفتن اونجا هم دردسرای خودش داشت.برای رفتن پارک بیشتر وقتا با خط واحد مرفتیم.معمولا خط واحد شلوق بود پر زنکگای میون سال .
بلیط دو تومنی مخریدیم و تو ایسگاه چهار راه مهندس نیم ساعت منتظر .یوقتایی اصن پای ما وینمسید و حالون گرفته مشد.
بهر جهت بهر زحمتی مرفتیم پارک .اسمش رو گذاشته بودیم پارک چون تنها جایی بود که درختای زیادی داشت و مشد بی اجازه رفت توش.
دو سه تا سرسره و اینا هم داشت ولی به همین هم خوش بودیم.
یخره بازی مکردیم و باس حواسون باشه که خط واحد رد نشه تا دوباره برگردیم خونه
-ابول
-شهرت ؟
-گودزیلا
-شغل؟
-دکتر روان پریش
-تو باغ اون بنده خدا چکار مکردی؟
-رفته بودم کمکش علف بچینم دیدم در بسه گل دیفال رفتم بالا کار جلو کنم
-اون یکی که همرات بود فرار کرد کی بود؟
-اولیور بود بچه همسیمون
-پات چطور شده؟ چرا بستی؟
-جناب سروان تو در گیری با اشرار تیر خورده
(شترررق)-الکی گفتم رفتم تو طویله دو تا دود بگیرم بز شاخم زد
-دگه با کی مواد خرید وفروش مکنی ؟
-عباسگ همسیا و بردر کمال غوت ...(اسامی شامل دو صفحه )
-اولین بار کی کشیدی ؟
-وختی واش عباسگ مدرسه فرار کردیم و رفتیم تو کرتای کلباغی چپخ بکشیم
بعد از بازجویی های فراوان احکام زیر صادر گردید
متهم ریف اول عباسگ همسیا به مدت یکسال محکوم به شستن مستراح مسجد سر تل
متهم ردیف دوم اولیور: شستن صورت در سه وعده شبانه روز بمدت یکسال
متهم ردیف سوم گوزیلا :اصن بی خیال حیف حکم که بره این بابا بزنن همیرو بم خود ول باشه تا ببینیم چطو مشه
اگه حالا خیلی بدی کرد بندازنش تو قفس حسن اشکنه( البته بدون تخم مرغ)