زبان مادری و گزافه گویی اعداء

آه چه سخت است که من با زبان مادری می نویسم و آماج شماتت هم شهریها .

روزگار غریبیست که همه از اصل خویش گریزان. و متوصل به آنچه که از آن دیگران است

مگر زبان شورکی چه ایرادی دارد؟خاک بر فرق سرتان ای بیگانه پرستان.افتخار من همین بس که یک شوروکیم.

حالا تو تازه بدوران رسیده زبان به یاوه می گشایی و مرا سرزنش .

لیاقت تو همان زبان برره ای است .برو یک تغار بزرگ ابتیاع کن(بخر) وکشکت را بسای.

 زبان مادری جزو میراث فرهنگی هر ملتی است.

وشما ای ملت همیشه در صفحه شورک آیا مرا یاری گری هست در این کارزار یا من باید یرم دنبال کشک و اون مسائل.

القصه دیگر نبینم زر زیاتی بزنی صبح ملعون که خاطرها مکدر گشت از آن حرفهای مجانی تو.برو خجالت بکش

فشارم نزول کرد.برم کمی ماء القند بنوشم تا میزان شوم .خدا بگم چکارتان نکنه .همش زیان  

ماه خدا

چن روز دگه ماه رمضون مرسه و خیلیا هنو دارن تصمیم مگیرن تو این گرما روزه بشن یا نه.

گیری هم واش شدن یا نشدنش ندارن .الان دگه مث اون روزا خوف و رجا خیلی رو بعضیا تاثیر نداره.

10 -15 سال بیشتر کسی فکر روزه نشدن به سرش مزد مطمئن بود که بلا شک به سوسک تبدیل مشه چون پیشون گفته بودن" هر که روزه نشه خدا با چو نیم سوخته دم در جهنم داره چش رو ساعت مکنه تا سر برسی".

یادم نمره اگه مخواسیم روزه بخوریم یکی تکه نون رو باید با جدیدترین روشهای چریکی و جاسوسی مبردیم بالای بون خونه و کمتر ازسرعت نور ببلعیم .

به تصور اینکه این تکه نون  سیستم gps داره و الانه که یکی بیاد مچون بگیره.

حالا بدبختی اینجا بود که تازه اول تشنگی مشد و باید یکی شیر اووو تو منطقه صفر مرزی پیدا کنیم که تو دید کسی نباشه تا دو قلپ بخوریم و دس بمالیم در دهن کسی نفهمه .

یادش بخیر تو مدرسه راس هم دگه که مرسیدیم مگفتیم :تو روزه ای طرف هم مگفت (هااااااان) هسم .اگه راس مگی زبونت درآر ببینم طرف هم 30سانت زبون در منداخت که ثابت کنه روزه هد .ولی بیچاره گول خورده بود چون به عقیده ما علمای مدرسه روزش باطل شده بود.

ملا

تعطیلات بچه مدرسه ای ها چن وخته شروع شده و خیلی خوش بحالشونه .صبح تا شو پای کامپیوتر و بازیای کامپیوتری و بخور وبخواب.

زمون ما مدرسا که خلاص مشد بابای ما یکی جا تو خونه محمود ملا برامون رزرو مکرد دم دلیزه.اوروزا ملا یا مکتب خونه خیلی رونق داشت .

بچگایی که میومدن (یا بهتره بگم میوردنشون) به 4 دسته مبتدی-نمیه حرفه ای-حرفه ای و عقب مونده تقسیم مشدن.

مبتدی ها بچگای زیر 7 سال بودن که بیشتر کشفا مزدن وبا پس وپیش رفتن ادای خوندن در میوردن

نیمه حرفه ای اونایی که پارسال اومده بودن و چنتا تس و لغد خورده بودن وبا صدای ملا تو خود مشاشیدن

حرفه ای ها اونایی که متونسن بخونن و در غیر این صورت به سرعت نور ناپدید مشدن و مرفتن تو کوچه تفنگ بازی

دسه آخر هم کسایی نه یاد مگرفتن ونه فرار مکردن و کیسه بکس مشدن

بهر جهت حالا یکی ذرگ روخونی قران بلدم که مدیون محمود ملا و بابام هسم

صداقت

امرو مخوام قلم و کاغذ ور دارم برم یگوشه یک کار بزرگ بکنم که شاید تا حالا هیشکه نکرده خیلی هم سخته.
مخوام یکی لیست از اخلاقای بد خودم رو بنویسم.
مثل پر خوری -ریا کاری-تائید طلبی-پشت گوش انداختن کارای امروز...
شماچطور ؟ شهماتش دارید اینکارو بکنید.یا اصن متونید بی رودروایسی یکی از نقصای شخصیتی خودتونو بنویسید.
البته جسارت نباشه شما همگی از خوبان هسید .
من خودم مخوام بفهمم چقه با خودم صداقت دارم

کوچه خاکی

پسین تووستون که مشد رفقیقا مریختیم تو کوچه .مردم اقدر بچه درست کرده بودن که ما مجبور بودیم یوقتایی 3 تیمی بازی کنیم.یعنی هر تیمی یکی گل مخورد مرفت کنار تیم بعدی میود وسط.ما تو کوچه شیخ حسین بازی مکردیم

هر خونواده تقریبا یکی تیم داشت .

هندونه

خسته وکوفته در دکونش رو بست و موتورش روشن کرد رو اوفتید بره خونه سر چهار راه مهندس یکی ماشین ویسیده داره هندونه مفروشه .مزنه رو ترمز دس مکنه تو جیفش دو سه تا پول مچاله هد اندازه قیمت یکی مشه .

داره میاد

بالاخره ماه رمضونم داره میادیخروگ ترس داره .امسال تو این گرما چطو روزه شم .ادم باس یکی تانکر اوو پشت خود بنده تا هلاک نشه .ولی خوب شد این نیمه شعبون هم خلاص شد تو منطقه ما گمون کنم جشن مساویست با تشت شریت و ترافیک.هر دو قدمی که مرفتی دو کیلو شکر ویکی تشت چهار تا بچگ وسط خیابون .بقالیا هرچی گرت خوراکی داشتن تو این دو سه روز خلاص کردن.

شربت از همه رنگ وجود داشت .آبی -سرخ -سیاه -بنفش-زرد-سورمه ای. خدا پدر چین رو بیامرزه با این دانش 

دو روز بعد از نیمه شعبون هنوزم ملت جو گیرن و دارن شربت مدن .

خلاصه رمضون داره میاد آماده باشین 

تبریک نیمه شعبون

بچا اینم شربت روز نیمه شعبون .بفرمائید.فقط بی زحمت اون لیوانگاش تو خیابون نریزید.راسی پائین خیابون 30 متری هم شربت وترقه مهیاست.سر چهار راه مهندس هم یکی خرگوشگ ویکی انتل دارن بچگای مردم مترسونن برید ببینین بد نید

 

ننه

آخ که دلم لک زده برا یکی چایی خونه ننه.همیشه تک وتنها رو صفه نشسه بود.وقتی خونش مرفتی  انگار دنیا رو بهش داده بودن.خدا رحمتشون کنه

تو چی داری؟

در مورد داشته هات یکم فکر کن
شاید چیزایی که تو داری خیلیا آرزوشو داشته باشن
قیول دارم که ممکنه همه چی بر وفق مراد نباشه اما زندگی هر کسی برای خودش خیلی قشنگه
تو چی داری؟ همسر-بچه -خونه- تن سالم--چهره زیبا-احساسات قوی -مادر -پدر.....خودت به این لیست اضافه کن
انگشت وناخن دست وپا رو هم می تونی بهش اضافه کنی
فکرشو بکن اون لبخندی که روزی چند بار رو لبهاته ممکنه آرزوی یک نفر باشه
اون استکان چایی خشک وخالی با دوتا حبه قند که روزی چنتاشو موخوری رویای یک آدم پولداره که مریضه
اگه از دست آدمای دور وبرت ناراحتی فکر کن که تو این دنیا هیچ کس کامل ونرمال نیست
فکرشو بکن که وقت زیادی نداری تا از داشته هات لذت ببری
پس حالشو ببر.خوش باش وخدا رو شکر کن .هیچ کس تو دنیا نیست که مشکلی نداشته باشه
آدمایی رو مشناسم که  یک روز زندگی مثل تو براشون آرزو هست