دلنوشته های یک شورکی

در اینجا مطالبی درباره خودم روزگار خوش گذشته واینده و هر چیزی که خوشم بیاد منویسم
فعلا که از اینجا خیلی خوشم اومده تا ببینیم بعدا چطو مشه برای ارتباط راحت تر می تونید به این آیدی تلگرام پیام بدین hd3094@

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۲۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۰۵ خشم

پربیننده ترین مطالب

  • ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۴۴ سرکش
  • ۰۵ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۶ عکس 1

آخرین نظرات

  • ۴ تیر ۹۹، ۱۲:۰۶ - علی دهقانی شورکی ok

۶۷ مطلب در مهر ۱۳۹۱ ثبت شده است


خوش بحالت حاجی که هیچ وقت محتاج کارت سوخت نشدی هیچ وقت هم تعممیر لازم نداشت

شورکی
۱۱ مهر ۹۱ ، ۰۰:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

چرا خدا مردها را آفرید؟

1. هدف خاصی نبود

2. گِل اضافه مونده بود

3. نسخه آزمایشی بود

4. اصلا کار خدا نبود.....

شورکی
۱۰ مهر ۹۱ ، ۲۱:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

(قابل توجه یکی از دوستان تو بخش نظرات نوشته بود که عکس اون زن بدکاره رو ور دارم )

روزی بودا وارد دهکده ای شد  پس از استقبال کدخدا و مردم زنی جوان و زیبا نزدیکش آمد و او را برای شام به خانه اش دعوت کرد بودا نیز پذیرفت پس از رفتن زن کدخدا جلو آمد و گفت شما نباید دعوت این زن را قبول میکردید این زن هرزه است .

بودا گفت ای مرد دستت را به من بده مرد کمی تعجب کرد و دستش را در دست بودا گذاشت بودا گفت حالا کف بزن تا من صدایش را بشنوم  مرد با تعجب بیشتری گفت هیچ کس نمیتواند با یک دست کف بزند بودا گفت هیچ زنی هم نمیتواند به تنهایی هرزه باشد حتما در این دهکده پول و مردانی هستند که از این زن یک هرزه ساخته اند....

 

شورکی
۱۰ مهر ۹۱ ، ۱۹:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

شورکی
۰۹ مهر ۹۱ ، ۲۰:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

یکی از ابزارهای پر کاربرد در زندگی مردمان قدیم ، « میخ طویله » است. این ابزار آهنین – چنان که در تصویر می بینید – از یک میخ آهنین به بلندای 20 سانتی متر و حلقه ای آهنین تشکیل شده که آهنگران قدیم این حلقه را از سوراخی که در سر میخ ایجاد می کرده اند می گذراندند. یک طرف میخ طویلهیعنی همان طرف که حلقه قرار دارد – جای کوبش است و سمت دیگر آن که نوک تیز است محل فرو رفتن در زمین یا دیوار است.


شورکی
۰۸ مهر ۹۱ ، ۲۲:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
گل هاش توی دستش بود نشسته بود لب جدول ..
رفتم نشستم کنارش گفتم : برای چی نمیری گلهاتو بفروشی ؟؟
گفت : بفروشم که چی ؟!
تا دیروز میفروختم که با پولش مادرم رو ببرم دکتر اما دیشب حالش بد شد و مُـرد ..

... با گریه گفت : تو میخواستی گل بخری ؟
گفتم : بخرم که چی ؟ تا دیروز میخریدم برای عشقم اما امروز فهمیدم میخواد بی دلیل فراموشش کنم ..

اشکاشو که پاک کرد یه گل بهم داد و با مردونگی گفت : بگیر باید از نو شروع کرد تو بدونِ عشق..
منم بدون مادرم ..
شورکی
۰۸ مهر ۹۱ ، ۲۲:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
صداقت؟…. یادش گرامى…
غیرت؟….. به احترامش یک لحظه سکوت…
معرفت؟….. یابنده پاداش میگیرد…
عشق؟ ….. از دم قسط…
واقـــعـــ ـا به کــــــجــ ـــــا چــــنــــ ـیـــــــن شـــــتـــ ــابـــــا ن؟؟؟
شورکی
۰۸ مهر ۹۱ ، ۲۱:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
امشب گلویم آنقدر بغض دارد

کـــــــــه

مجالی برای نفس کشیدن ندارم .
امشب نفس کشیدن را بی دلیل میدانم
اصلا حوصله ام به نفس کشیدن هم نمیکشد
چه برسد به نوشتن مشتی سکوت...

یـک خـسـته بـغــض کـرده
طاقت این بغض قدیمی را ندارم...
چقدر دلم هوای تو را کرده ...
گلویم میسوزد...
بــرای فریــادی که هر گز از گلویــم رخــت بر نبــست ....
شورکی
۰۸ مهر ۹۱ ، ۲۰:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
همیشه می گفتند هروقت دلت تنگ شد برو کنار ساحل دریا آرومت می کنه. اما فهمیدم (معرفت) بعضی آدما حتی دریا رو هم آروم میکنه

تقدیم به تو که با معرفتی

شورکی
۰۸ مهر ۹۱ ، ۱۸:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ننه ها دیگه بین ما نیستن و بچه ها الان ...

شورکی
۰۷ مهر ۹۱ ، ۱۵:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر