دلنوشته های یک شورکی

در اینجا مطالبی درباره خودم روزگار خوش گذشته واینده و هر چیزی که خوشم بیاد منویسم
فعلا که از اینجا خیلی خوشم اومده تا ببینیم بعدا چطو مشه برای ارتباط راحت تر می تونید به این آیدی تلگرام پیام بدین hd3094@

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۲۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۰۵ خشم

پربیننده ترین مطالب

  • ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۴۴ سرکش
  • ۰۵ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۶ عکس 1

آخرین نظرات

  • ۴ تیر ۹۹، ۱۲:۰۶ - علی دهقانی شورکی ok

۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

همه اونایی که مال دهه 50 و60 هستیم یکی ذره فکرش کنید .

ما آخرین نسلس هسیم که تو کوچای خاکی خولی بازی کردیم.ما اولین کسایی بودیم که واش تلوزیون بازی کردیم(آتاری)

آخرین نسلی که ترانه های مجاز وغیر مجاز واش رادیو ضبط گوش کردیم.فکر نکنم دگه کسی اون ضبطا داشته باشه بچای امروزی خو اصلا نمدونن چچی هد

آخرین کسایی بودیم که خیلی پیاده مرفتیم خونه ننا و نون اسوندن و صحرا.

آخرین نسلی که واش ویدیو فیلم دیده .یادش بخیر روزایی که ویدیو ممنوع بود مذاشتیم تو کارتن ساندیس لای بغچه توی خورجین زیر علف پنومکی تو خونه یکسی فیلم "گلپری جون" ببینیم

آخرین نسلی که آتاری بازی کرده و بازی"سوپر ماریو"مشناسه.یوقتایی همسیه که داشت بازی مکرد طول موج بازیش رو تلوزیون سیاه وسفید خونه ما میوفتید

مانسل کارتنای "پلنگ صورتی" و "ایکیوسان" و "هوشیار وبیدار"و "رابینهود" هسیم

ما نسلی بودیم که موبایل و اینترنت و وبلاگ و ال سی دی و فیسبوک و فیلترشکن و چت کردن نداشتیم .

ولی چه روزای خوبی داشتیم

شورکی
۲۸ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر
چمدونش را بسته بودیم،
با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود
کلا یک ساک داشت با یه قرآن کوچک،
کمی نون روغنی، آبنات، کشمش

چیزهایی شیرین، برای شروع آشنایی ...

شورکی
۲۳ بهمن ۹۲ ، ۰۱:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر
اصلا باورم نمی شد که دیگه بین ما نیست .خیلی وقته دیگه ازش خبری ندارم .فکر کنم تو حمله تروریستی در کربلا بلایی سرش اومده باشه .مطمئنم

چون آخرین خبر رو در مورد یکی از شهدای اون حادثه نوشت ودیگه ..

بغض راه چشامو بسته .

کسی که همیشه تو وبلاگش پلاس بود وهر وقت ما اومدیم دیدیم او زودتر جا گرفته.منتظر بود مسولی دست از پا خطا کنه تا یک خبر داغ ازش تهیه کنه بذار وسط سایت .این چند وقت خیلیها دارن نفس راحت میکشند.هر جا چاله چوله تیر برق شکسته آسفالت نیمه کاره و خراب یا پیمانکار مادر مرده ای بود او هم دوربین بدست بالای سرش بود.

بیچاره فرماندار وشهردار و اینا هر روز صبح زود قبل از کار باید سری به وبلاگش میزدن تا ببینن دوباره کجا دست گل آب دادن تا زود برن خاک روش کنند وگرنه ...

الان اون رفته و در بین مان نیست .(دستمال کاغذی بده) و من نمیدونم چطور جواب این بازدیدکنندگان قد و نیم قد سایتش رو بدم

فهمیدید کیو می گم بله مهدی ملااحمدی .کسی که تا آخرین لحظه هم دست از نوشتن در وبلاگش بر نداشت اول دیماه 92 آخرین روزی بود که او وارد سایت شد خبرش را نوشت و...از سایت خارج شد و تاکنون به سایت مراجعه نکرده است .

کسانی که از نامبرده خبر یا اطلاعی دارند هر چه سریعتر به ما اطلاع داده و دوستانش را از نگرانی و شادی در آورند.

در ضمن به کسانی که سریعترین خبر را بیاورند به یک سفر زیارتی جهت دیدار با ابول گودزیلا و روبوسی با معظم له اعزام خواهند شد


شورکی
۱۵ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۶ نظر
تا حالا فکر کردید چرا یکی دکتره یکی کشاورز اون یکی کارگر یا اون یکی چاه فضلاب خالی مکنه .

هیشوخت فکر کردید چطوره یکی از سیری ممیره اون یکی از گشنگی

من کشف کردم همش به نوع فکر ادما بستگی داره

جایگاه هر کسی تو دنیا دست خودوشه .ینی هرکس هرجور زندگی مکنه نتیجه طرز فکرشه.

نموخی برو واش مردم سر گف وا کن.مبینی ادمایی که منفی هسن تقریبا زیر دست هسن ."آدمای مثبت اکثرا وضع خوبی دارن یا حداقل فکر پیشرفت.

آدمای منفی همش دارن حسرت زندگی این و اون موخورن و وختی یکی ماشین مدل بالا بغلوشون رد مشه صتا فوش مدن و مگن اینا همش مال حرومه اگه حلال باشه خو جمع نمشه

سه تا آدم مشناسم حدود 40 سال پیش همره هم مرفتن زیلو بافی .یکیشون کاگری کرد تا بازنشسه شد اون یکی رفت تو کار آخوندی دنبال زمین آباد کردنو اینا ونهایتش شد شیخ حسین عضو شورای شهر ونفر سوم هم شد حاجی ممد ریش صاحب چنتا کاخونه

این سه نفر همگی بچه ادم رعیت وکشاورز بودن و تقریبا تو یکی سطح بودن ولی به نظر شما چرا عاقبتشون فرق کرده؟

بنظر شما آدم اگه دیدش نسبت به اطراف عوض بشه زندگیشم عوض مشه؟


شورکی
۱۴ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر
دو سه روزه سرعت اینترنت خیلی بالاهه به طرزی که my computer در عرض چند ثانیه واز مشه

یعنی وختی مشینی پشت کامپیوتر مشه یکی خو خش کرد .

دو ساعت رو مخم فشار میارم چیزی منوسم بعدش که کلیدش مزنم یهو پیغام مده که فلانش کم وزیاد شده .

نمدونم پلته اینترنت دس کیه که هی بالا پائین مکنه

بابا این اینترنت همچی فیلتر خو دگه این کارا نداره .بزنم این کامپیوتر تو هم در کنم .ولم کنید .صب کن ببینم .جرات داری ویسا



شورکی
۱۳ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر
تو این چن روز حسابی تووله کردم نمدونم چکار کنم .نه نوشتنم میاد نه خوندن

پروای هیش کاری ندارم .اقدری کلافه ام که نگو .پریایی از خودم راضی نیسم والکی دارم دنبال راهکار مگردم .

الان که داشتم تو اینترنت مگشتم دیدم یکی بابا نوشته که بره اینکه مشکلاتت حل شه یخرگ خورده خود دوس بدار 

اصن حوصله تمرین کردن و اینا خو ندارم ولی چاره ای نید باس یلوگ امتحان کنم ببینم چطو مشه خدا رو چه دیدی شاید منم بعله

دلم خیلی بره ابول گودزیلا تنگ شده تازگیا ندیدمش .نکنه مرده باشه .خدائیش خیلی گردن ما حق داره .از بس که سو‍ژش کردیم و خنده.حالا برم بگردم شاید چشم به جمال دلرباش بیفته یخره روشن شم


شورکی
۱۱ بهمن ۹۲ ، ۰۳:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۵ نظر
تو این دور زمونه هر کی بیشتر شعارای خش بده مردم بیشتر دوسش مدارن

زندگی شده مث کارزار انتخاباتی . وعده های الکی خش مساویه با رای بیشتر

خیلی وقتا ما تو زندگیامون پوس همدگه مکنیم ولی وختی طرف ممیره یا بره بمیره 190 درجه عوض مشیم .

"الهی بمیرم "

"گنا بنده خدا "

"چقه خوب بود همیشه صف اول نماز بود"(بغل دست گودزیلا)

"ویییییییییییییی حالا من چکا کنم چطو جای خالیت ببینم"

اونی که تا دیرو داشت خاطیری تو عاروسی کون هدش کرده بود جنازش زیر تریلی در میورد حالا براش مشه کاسه داغ تر شولی

زندگی ما شده مث شعارای پشت ماشینای خط سنتو .شعارای خش و بدرد هیشکه نخور

"چون میگذرد غمی نیست"

"فقط برای امروز"

"طاها نفس بابا"(همین دیشو داشته واش کمر بند سیاهش مکرده)

 دیرو داشتم تو خیابون مرفتم دیدم پشت یکی مینی بوس گلی و پچول واش سر انگشت نوشتن

"ماما نفس بابا"


شورکی
۰۴ بهمن ۹۲ ، ۰۳:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر