دلنوشته های یک شورکی

در اینجا مطالبی درباره خودم روزگار خوش گذشته واینده و هر چیزی که خوشم بیاد منویسم
فعلا که از اینجا خیلی خوشم اومده تا ببینیم بعدا چطو مشه برای ارتباط راحت تر می تونید به این آیدی تلگرام پیام بدین hd3094@

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۲۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۰۵ خشم

پربیننده ترین مطالب

  • ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۴۴ سرکش
  • ۰۵ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۶ عکس 1

آخرین نظرات

  • ۴ تیر ۹۹، ۱۲:۰۶ - علی دهقانی شورکی ok

بازجویی

چهارشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۱۷ ب.ظ
-نام ؟

-ابول

-شهرت ؟

-گودزیلا

-شغل؟

-دکتر روان پریش

-تو باغ اون بنده خدا چکار مکردی؟

-رفته بودم کمکش علف بچینم دیدم در بسه گل دیفال رفتم بالا کار جلو کنم

-اون یکی که همرات بود فرار کرد کی بود؟

-اولیور بود بچه همسیمون

-پات چطور شده؟ چرا بستی؟

-جناب سروان تو در گیری با اشرار تیر خورده

(شترررق)-الکی گفتم رفتم تو طویله دو تا دود بگیرم بز شاخم زد

-دگه با کی مواد خرید وفروش مکنی ؟

-عباسگ همسیا و بردر کمال غوت ...(اسامی شامل دو صفحه )

-اولین بار کی کشیدی ؟

-وختی واش عباسگ مدرسه فرار کردیم و رفتیم تو کرتای کلباغی چپخ بکشیم

بعد از بازجویی های فراوان احکام زیر صادر گردید

متهم ریف اول عباسگ همسیا به مدت یکسال محکوم به شستن مستراح مسجد سر تل

متهم ردیف دوم اولیور: شستن صورت در سه وعده شبانه روز بمدت یکسال

متهم ردیف سوم گوزیلا :اصن بی خیال حیف حکم که بره این بابا بزنن همیرو بم خود ول باشه تا ببینیم چطو مشه

اگه حالا خیلی بدی کرد بندازنش تو قفس حسن اشکنه( البته بدون تخم مرغ)



۹۲/۰۵/۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
شورکی

نظرات  (۱۵)

اول سلام به اون دوست 3نقطه چین منظورم با ...هست
امیدوارم که 3تا نقطه ایشون بیشتر نشه و لطفا بذارید دوستان بدونند که ما یه نفر نیستیم و بدونن شما 3 نقطه و من بیشتر؛ممنونم.

پاسخ:
پاسخ:
به نکته مهمی اشاره کردید و همگان را از سردرگمی بیرون آوردید
سلام خسته نباشید مطالبتون خنده دار وعالی هست
فقط نمدونم ابول گودزیلا عباسگ همسیا کیه ؟؟/

پاسخ:
پاسخ:
سلام
راسی تا حالا "شورکی"نداشتیم یکی اسم برا خودت بذار تا بچای اینجا با اون بشناسنوت مثل صبح-شو-پسین...
و اما شخصیتهای گودزیلا و عباسگ از شخصیتهای نادری هسن که در زمان خودشون ناشناخته اند وانشالله پس از ارتحالشون بیشتر در مورد کرامات اخلاقی اونا کتابها نوشته خواهد شد
اگر دعوت نکردن برا چی اومدی

پاسخ:
پاسخ:
دکتر جان ادای تکلیف بود برادر .بعدشم داداشا ول نمکردن که تو هم باس بیای
واقعا این اقای دکترهم واردنا احسنت احسنت
راستی شورکی خیلی مطالبت جالب شدن مدونی خو چقه وخ نبودم داشتم ممردم ازاینکه نمتونسم مطالبت رو بخونم ..
بدو، بدو کیلو دو زار!
اکستازی با همه بدی‌هایش یک حسن داشت، آن هم این‌که وقتی اولین بار وارد کشور شد، آنقدر گران بود که هر کسی نمی‌توانست بخردش، اما آدامس‌های پان پراگ مواد کثیفی هستند که قیمت بهترین نوعشان هم به اندازه یک آب نبات چوبی نیست؛ 50 تا 300 تومان. علاوه بر این، با توجه به این‌که قاچاقچیان آن را به‌ عنوان خوشبوکننده دهان یا آدامس و پاستیل خوشمزه وارد مرزهای شرقی کشور کرده‌اند، خیلی راحت می‌شود آن را از دستفروشی‌ها و حتی دکه‌های روزنامه فروشی آن مناطق خرید؛ بنابراین خودتان میزان خطر آن را حدس بزنید.

مرحله بعدی لطفا!
اگرچه پان پراگ خودش بدجوری اوضاع دهان و دندان و مغز را به هم می‌ریزد، اما مهمترین هراسی که از این ماده وجود دارد، وابستگی‌ است که این ماده به مخدرهای سنگینتر و قویتر ایجاد می‌کند.پان همان کاری را می‌کند که اکس یا حتی سیگار دارند انجام می‌دهند؛ معرفی مصرف کننده به دنیای مخدرهای قویتر اما میلیون‌ها بار وحشتناکتر. دلیلش هم این است که اگر اکس و سیگار از دوران جوانی و نوجوانی افراد را آلوده می‌کنند، پانپراگ که به عنوان خوشبوکننده دهان یا آدامس با طعم نعنا وارد بازار شده، حتی کودکان دبستانی و خردسال را هم به حفره بزرگ اعتیاد می‌کشاند و آنها را به سمت وابستگی و اعتیاد به مواد مخدر قویتر راهنمایی می‌کند.

مخدر پاکستانی
«پان» (paan) یا «پان پراگ»، یکی از مواد پرمصرف رایج در پاکستان ـ در کنار چاآلیا (chaalia)، گوتکا (gutkha) و نیسوار (niswar) است. شیوع مصرف این محصولات جویدنی ـ به ویژه چاآلیا و گوتکا ـ در بین جوانان پاکستانی به سرعت رو به افزایش است. این ماده در فرهنگ و سنت مردم هند به عنوان یک ماده خوشبوکننده و تمیزکننده دندانها استفاده می‌شود.

استفاده از پان، ریشه در فرهنگ هندی دارد. هندیها معمولا این ماده را به عنوان نشانه‌ای از مهمان‌نوازی برای مهمانان خود می‌آورند. علاوه بر این، به دانه درخت بتل در زبان اردو، سوپاری (supari) یا چاآلیا نیز گفته می‌شود که در مواردی توزیع پانپراگ با این اسامی نیز صورت می‌گیرد.

پاسخ:
پاسخ:
سلام دکتر بابت مطالبت در مورد مواد مخدر خیلی ممنون
سلام شورکی
مهدی راست میگه تو عروسی بودی و دیدمت ولی سرم شلوغ بود و نتونستم احوال پرسی بکنم
ایمیل من به اون بنده خدا بده
تا توانی گره از کار مردم باز کن
پس ایمیلم بهش بده
amirkrgr@yahoo.com

پاسخ:
پاسخ: حالا بعد چقه وقت ما رفتیم یکی عاروسی همه دیدنون.عکس ما هم گذاشتن صفحه اول روزناما.نامردا دعوتن هم نکرده بودن راسی دکتر تو دگه چرا؟
سلام
اولا شورکی تو خود دیشو تو عاروسی بودی چطور مگی دکتر دعوتت نکرده؟!
در ضمن منم با خوندن این پست به یاد خاطره ای ارزشمند از قیشوقومون(ابول گوزیلا) افتیدم
چند روز پیشا ابول گوزیلا با چهره ای آرام اومد تو دکون و گفت ممد خالا(من نمدونم این ممد خالا کجا اورده) ممد خالا این مادر ما غیر داره بونه مگیره و مگه برو نون بسون بیا (قابل توجه دوستانی که نمیدونن مادر ابول گوزیلا چند وقتیه فوت کرده بود یعنی اون روز هم مادر در قید حیاط نبود)زنکه پدر ...... نمدونه وقتی مری در دکون مرتکه مگی نون بده مرتکه مگه پول بده و ..... وقتی با مخالفت و البته مقاومت بنده روبرو شده و نتوانست پولی از من دریافت کند گفت:ممد خالا خدا شاهده به حضرت عباس به خون امام حسین الهی تکه پارگ شم اگه دراغ بگم دودقیقه پیش پلیس لس آنجلس زینگ پاسگه شورک زد و گفت این مرتگه تریاکی نامرد (منظورش خودش بود)رو بگیرید و تحویل ما بدیش
ممد خال دوتومن پول بده من یکی تاکسی بگیرم.باید سریع فرار کنم....
چند ثانیه سکوت بین ما حکم فرما شد و من یهو زدم زیر خند..گوزیلا هم تا خنده منو دید یه لبخند معنا داری زد و رفت...فقط نفهمیدم وقتی در مرفت زیر لب چچی مگفت

پاسخ:
پاسخ:
کم کم داره روایات واحادیث در مورد این برگزیده خداوند جمع آوری مشه به امید خدا و باری اولیور کتابی در حال تالیف است بنام "اسرارالاحیات ابول جودزیلا فی بلادالشورک"
ن برا من اعدام بریدن
واقعا که شورکیا دنبال سوژه میگردید برا مسخره کردن فکر نمکنم کار درستی باشه لااقل اسم بنده خدا رو نمبردید .اگر معتادیش براتون خنده داره خوب یه بیماره اگه بهلول بازیاش جالبه خدا رو چه دیدید لابد برا خودش یه پا بهلوله وما سر از حکمت کاراش در نمیاریم ...
سلام جناب دکتر میتونم ایمیلتون رو داشته باشم؟آخه یه مشورت پزشکی میخوام ازتون یگیرم

پاسخ:
پاسخ:
چند روز دگه تبلیغ مزارم به این مضمون:مرکز مشاوره پزشکی شورکی با مجربترین پزشکان
جلسه اول رایگان می باشد بهمراه یک عدد کرم سفیدکننده تهیه شده از روغن قورباغه دریاچه شورک .بهمراه تور سیاحتی و دیدار یک روزه از ابول گودزیلا
شورکیا چقه خنده کردم بابت قضیه ای که عباسگ همسیا تعریف کرد .
واقعا شما شورکیها خودتون یکپا ملا نصرالدین هستی .

پاسخ:
پاسخ:
سلام پسینا کجی نیسی؟ یخره درآ ببینمت
من چندروز بیمارستاننرفتم و الان چندروزه شورکم
ایشالا اگر شنبه رفتم میپرسم و بهتون خبر میدم
بحث خاطره شد یادم اوم یک چیزی که یکی بچه همسیه گودزیلا تعریف کرد بگم(مسلم-ر)
گودزیلا میخواسته بره مدرسه استثنایی همیشه خودش با چرخ 28 لاری خودش از تو خط سنتو مرفته
اونوقتا هم ماشینا اینبر مرفتن
اوم تو فضا بوده و وسط خط مرفته وهی ماشینا بوغ مزدنن و او کنار نمرفته
میاد و برا مسلم تعریف میکنه و اینا میبینند خیلی اسکل هستش بهش میگن این راننده میگن این گودزیلا و باید بهش احترام بزاریم و بخاطر همین هد برات بوغ مزنن چون ازت میترسند
عجب حکایت جالبی
چندروزه اومدم شورک و رفتم سر ننه و اغبابا داشتم میومدم خونه دیدم ابول گودزیلا با ابول دوشاخه در دکون حسن حاجی قدرت نشستن و در حال کشیدن سیگار و منتظر حسن هستند تا بیاد و بهشون ناس بده
ولی خبری از حسن نبود
من رفتم خونه و 1 ساعت بعد برگشتم دیدم 2 تایشون از خماری خوایشون برده کنار دیفال
حیف که گوشی همرام نبود وگرنه 1 عکس میگرفتم که بزاری اینجا همه نظر بدند که اینا کی هستند و کجا هستند و چرا خوابشون برده
اتفاقا پسینش رفتم مزار فاتحه بخونم دیدم ابول گودزیلا هنوز در دکون حسن نشسته و دید خبری نشد از حسن و اومد تو مزار میچرخید
بگمانم دنبال جنس میگشت تو مزار
میخواستم بهش بگم اینجا کوفت پیدا نمشه برو در خونه حسن بیاد
یهو بچه خالمون گفت شاید حسن برا اینکه مشتریاش از دس نده براشون جنس تو مزار میزاره
عجب مملکتی داریم
علنی خرید و فروش میشه و مصرف و کسی هم کاری باهاشون نداره
یادم هستش دبیرستان بودیم 2 تا کوچه تو شورک فقط مسیول پخش بودند به اسم کوچه زاهدان یا کوچه الان محمود شهید و کوچه زابل کوچه کنار بانک صادرات
الان میبینم که تو دکون بقالی خرید و فروش میشه
خدایا به داد بچگای شهر ما برسه
ای کاش مسیولین از دبیرستان شروع کنن برا اموزش چون مواد صنعتی جدید سن مصرفش اومده پایین و در سن 15 تا 22 سال بیشترین مصرف دارند

پاسخ:
پاسخ: دکتر جان سلام
از مواد مخدر نگو که دلم خونه.صحبت از مسولین که مشه خندم مگیره.بنظر تو آیا مسولین نمدونن کی مواد مفروشه ؟
ناس خو خوبه .یروزی مشه باس برن دور تریاک هم بگردن.راسی قرار بود در مورد کروکودیل سوال کنی چی شد؟
۲۳ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۳۱ عباسگ همسیا
تو چکار این گودزیلا داری اقه غیبتش مکنی اینجا؟
باید بری وراضیش بکنی اون گودزیلا رو!

حالا بذار یکی خاطره خش از گودزیلا تعریف کنم -البته از زبان یکی ازدوستان که معلم مدرسه استثنایی هستش (محمد.م).

دوستم مگفت :تو مدرسه استثنایی مربی دینی دانش اموزا بودم .یکباربازرسای کل از تهران اومده بودند برای بازرسی .من از قبل اموزشای لازم را به دانش اموزا داده بودم وگفته بودم وقتی بازرسا اومدند چیکار بکنید وچکار نکنید.بازرسا از بعضی دانش اموزا سوالاتی پرسیدند واونها هم در حد وسع خودشون جواب دادند. نوبت به گودزیلا رسید بازرس هرچی ازش مپرسید او مگفت من نمدونم بازرس ازش پرسید: پس این معلمت چچی بهت یادداده واو گفت او به من نماز خوندن رو یاد داده .بازرس خیلی خوشحال گفت :افرین وایسا بخون ببینم چطوری میخونی .ومن هم سربلند وخوشحال از رضایت بازرس .
گودزیلا رفت جلو وایساد ونماز وبست ویک چند دقیقه ای نه حرکتی کردونه ذکری گفت .بازرس بهش گفت پس چرا نمازتو نمیخونی .؟
میدونی گودزیلا چی گفت ؟او گفت که من داره نماز جماعت میخونم ونباید هیچی بگم .
بازرس:
دوست من:
گودزیلا:
سایر دانش اموزای کلاس:

پاسخ:
پاسخ:
سلام
واقعا حیف نیست من در مورد چنین پدیده ای مطلب ننویسم.چقدر ما غافلیم از چنین استعدادهای درخشانی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی