دلنوشته های یک شورکی

در اینجا مطالبی درباره خودم روزگار خوش گذشته واینده و هر چیزی که خوشم بیاد منویسم
فعلا که از اینجا خیلی خوشم اومده تا ببینیم بعدا چطو مشه برای ارتباط راحت تر می تونید به این آیدی تلگرام پیام بدین hd3094@

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۲۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۰۵ خشم

پربیننده ترین مطالب

  • ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۴۴ سرکش
  • ۰۵ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۶ عکس 1

آخرین نظرات

  • ۴ تیر ۹۹، ۱۲:۰۶ - علی دهقانی شورکی ok

سلامتی هم بابابزرگ ها ومامان بزرگها==

شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۱، ۰۷:۲۸ ق.ظ
تلفن همراه پیرمردى که توى اتوبوس کنارم نشسته بود زنگ خورد..پیرمرد به زحمت تلفن را با دستهاى لرزان ازجیبش درآورد،هرچه تلفن را در مقابل صورتش عقب و جلو کردنتوانست اسم تماس گیرنده را بخواند...رو به من کرد و گفت،ببخشید ، چه نوشته؟گفتم نوشته،"همه چیزم"پیرمرد: الو، سلام عزیزم...یهو دستش را جلوى تلفن گرفت و با صداى آرام ولبخندى زیبا و قدیمىبه من گفت،همسرم است...♥

نگاره: سلامتی هم بابابزرگ ها ومامان بزرگها==
تلفن همراه پیرمردى که توى اتوبوس کنارم نشسته بود زنگ خورد..پیرمرد به زحمت تلفن را با دستهاى لرزان ازجیبش درآورد،هرچه تلفن را در مقابل صورتش عقب و جلو کردنتوانست اسم تماس گیرنده را بخواند...رو به من کرد و گفت،ببخشید ، چه نوشته؟گفتم نوشته،

۹۱/۰۴/۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
شورکی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی