پیشونی نویس
از قدیم تا حالا نمدونم چچی تو پیشونی من نوشته که هر جی گدا وخلاف کاره اتوماتیک وار جذبم مشه.مثلا اون روزا همراه بسیج واینا بردنون مشهد.آغا تو هر خیابون که مرفتم هر کی بغلم رد مشد یاواشک مگفت عکس-پاسور –مواد.اونایی که همرام بودن چپ چپ نگاه مکردن(حتما تو دلشون مگفتن نکنه این مرتکه قاچاقچی و کلنگی باشه)
تو شورک یکی بنده خدا داریم مگنش گودزیلا. هم هر وقت تو آبادی مرمو میام جلو مگیره والتماس که مخوام برم دکتر عمل کنم یا نسخه دارم پول ندارم ..این بنده خدا وجهش یخروگ ناجوره هرکه هم پاش وایسه مگن تکه کارش در مخواد.یکبار تو گلزار تشیع جنازه یکی اقوامون بود خیلی شلوق.گودزلا جلوی اون همه آدم بلند صدام زد فلانی فلانی. ما خو مگی دو سه کیلو عرق کردیم هی گوش کری دادیم نه فایده نداشت آخرش رفتیم جلو گفتمش یکبار دگه اگه یجای صدام زدی کچت پاره مکنم وبا صورت سرخ رفتم لای جمعیت ولی بنازم به پشتکارش.یکی پیرزنک هم هد هر جا مبیندم شروع مکنه به روضه خوندن وصلوات فرسیدن واینا ودستاش گل هم مماله که یعنی بده بیاد.